تصویر هدر بخش پست‌ها

شِـکَـسـتـِ

شاید بتونم با نوشتن آروم بشم ،شاید؛فقط شاید

پدر بزرگم میگفت...

| ✞𝘼𝙍𝙈𝘼𝙉

 

‏پدر بزرگم همیشه می‌گفت؛
نذار اونی ک دوسش داری
ازت فاصله بگیره و باهات حرف نزنه؛
حرف نزدن آدما رو از هم دور می‌کنه! :)
می‌گفت؛
هر وقت مامان بزرگم باهاش
قهر می‌کرد در ظرف خیاشور رو سفت
می‌کرد ک مامان بزرگم نتونه 
بازش کنه و مجبور بشه
باهاش حرف بزنه! 
همین‌قدر عاشق :)🖤

اولین پست و داستان های پشتش...

| ✞𝘼𝙍𝙈𝘼𝙉

‏آدمیزاده دیگه؛
هرچقد هم قوی باشه، وقتی دلش میگیره هیچی از منطق نمیفهمه، فقط از خودش و دنیا و زمین و زمان میپرسه:«یعنی من انقد دوست‌نداشتنی‌ام؟! چی کم دارم از بقیه؟!»
هیچوقت هم جوابشو پیدا نمیکنه متاسفانه🖤

دیشب...

| Panis

دیشب اگر اون نبود ، به موقع نمی‌رسید

معلوم نبود دقیقا تو کدوم قسمت شهر بودم

خیلی با حرفاش آرومم کرد

تاحالا اینجوری به مرز نرسیده بودم 

برای خودمم جای تامل داشت

ولی ممنونم ک نجاتم دادی🙂🖤

دیگه...

| Panis

بعد از اون اتفاق هیچی برام مهم نیست

حتی خودم

فقط میگذرونم

میرم با کسی که دوسم داره

شاید بلکه اون خوشحال باشه:)!

دیگه ایموجی خنده نمیفرستم

دیگه سرخوش بازی نمیکنم

من خیلی تغییر کردم 

دیگه اون دختر سابق نیستم

اون دختر تخس دیگه نفس نمیکشه🙂🖤

 

امشب...

| Panis

امشب همینطوری که غرق موزیک بودم تند تند قدم 

برمی‌داشتم تا زودتر به خونه برسم 

تاریک بود!

منم مثل همیشه تو سیاهی گم

نمیدونم،فقط میدونم که طوری به اون طرف خیابون پرت

 شدم که مچ پام تیر میکشه

راننده منو ندید منم حواسم بهش نبود:)

اگر ثانیه ای دیر جنبیده بودم معلوم نبود امشبم تو کجا سپری میشد

از این اتفاق ناراحت نیستم ، یا نترسیدم فقط بگم که 

ناراحتم که سالمم:)

قرارمون این نبود....

آشنای من

| Panis

آشنای من

      من غریبم بی تو 

                  با خیابان ها 

                         من رفیتم بی تو :)

در سکوت شب.....

| Panis

در سکوت شب

         خانه زد فریاد

               اما تو نشنیدی

                      دل به پایت افتاد

                                     ارزو کردم

                                       بعد از تو عاقل نشوم🙂🖤

نامه ای به تو🙂

| Panis

امشب فقط گریه کردم

خدایا اگر هستی اصلا منو میبینی؟هنوز منو یادته؟

من بنده تنهاتم🙂🖤

تنها تر از همیشه 

ممنونم که یه وقتایی که یادت میوفتم کنارمی ولی 

یکدست نیست:)

ارامش قبل از طوفانه،مگه نه؟

من الان تو قسمت طوفانم🙂

خدا جونم،مهمون نمیخوای؟

عااا

| Panis

حالا که فکر میکنم میبینم چقد آدم اطرافمه ولی ،ولی همه دنبال منفعتن همه دنبال سودجویی هیچکی هیچکی رو بخاطر خودش نمیخواد.                                        چه دلیلی داره توی روت یچیزی بگن پشت سر چیز دیگه؟میخوان به کجا برسن؟ چرا اینقد تحت فشارم؟چرا تظاهربه دوستی میکنن ولی نبودشون بهتر از بودنشونه چرا رفتارا به سرعت عوض میشه و حالت عادی نداره؟چرا؟چرا؟چرا؟                                        

اولین بار

| Panis

وقتی برای اولین بار باهات حرف زدم فکرشم نمیکردم  قراره یه روزی انقدر واسم مهم شی ، نمیدونستم حتی دختری یا پسر اسمت چیه که تو نویسنده رمان محبوبمی خلاصه کنم که الان از خودمم بیشتر حواسم بهت هست:)...>>

اهمیت

| Panis

امشب بهت فکر میکردم که چقدر برام مهمی اونقدر که نمیتونم مقایست کنم با هیچکس

قراره همیشه اینجوری باشیا:)