انگار
| Panis
انگار شیرکاکائوم ول شده افتاده زمین.
انگار مغازه هر طمع چیپسی داره جز سرکه ای.
انگار بستنی نخوردم آب شده.
انگار انگشت کوچیکه پام خورده به مبل.
انگار آهنگام اشتباهی از گوشیم پاک شدن.
انگار رفیق صمیمیم دیگه منو نمیخواد.
انگار غروب جمعه ست
انگار همه چی سیاه سفیده.